غروب است و شامهام پر بوى اطلسى
من و صبح انتظار، من و شام پر بىکسى
مرا بوى اطلسى، به سوى تو مىکشد
به جغرافیاى جان کز آنجا تو مىرسى
به بوى تو مىروم به صبحى بىانتها
که آزرده آمدم از این عصر هندسى
ستم چیره بر جهان؛ جهان تیره همچنان؛
مگر - اى تو نور جان! - به داد دلى رسى
به غیر از سلامتت نمىخواهم از خدا
چه خواهم به غیر این، که مىخواهمت بسى
بیا اى بهار ما! بیا نازدار ما!
تو جان شقایقى، تو چشمان نرگسى
اى دل چرا به کعبه دلها نمىرسى؟
یک عمر در طوافى و آنجا نمىرسى؟
با سر دویدهاى به همه کوچه باغها
اى زندهرود! هیچ به دریا نمىرسى
اى یوسف نهفته به چاه خیال خویش!
زین تیرگى به رویت رؤیا نمىرسى
تا سر بخون فرو نبرى در شب فراق
خورشیدگون به مشرق فردا نمىرسى
در شطّ اشک خویش نپویى اگر چو بط
بر ساحل سعادت بطحا نمىرسى
عمر تو در خزان خمارى گذشت و رفت
نرگس! به نوبهار تماشا نمىرسى
به کوچه باغ متروک
درخت توت فرتوت
چه سالها فشاندست
طلاى خشک و تر: توت
نمودگان پولک
نهفته از نظر، برگ
نهفتگان اطلس
نموده در نظر، توت
دو پاى کودکانه
گرفته روى شانه
چه فیضها که بردهست
به یُمن بار و بر: توت!
فکنده - مثل سایه
که بر سر غریبان
به سفره فقیران متاع مختصر: توت
به جز دو روز شیرین
به جز دو یار دیرین
ز دور روزگاران
چه خواست بیشتر توت؟! ...
ز غرش مهیبى
که کوچه را فرو خورد
میان تل آخر
نشست محتضر توت!
نشسته بر سرش خاک،
دلش ز غصه صدچاک
هزار آه و نفرین
کشیده از جگر توت
نه دست میوهچینى
نه کام نازنینى
چگونهاش نباشد
غبار غم به سر: توت؟
نسیم جبهه آیا
گذر کند ز کویش؟
که رفتهاند یاران
و مانده بىخبر توت
به یاد لالهرویان
که رفتهاند از این کوى
کند نثار نرگس
به پاى رهگذر توت
به یاد آن جوانان
که سرخگون شکفتند
جوانه مىزند سرخ
جوان شود اگر توت ...
برچسب :نرگس گنجى متولد 1342، ساکن اصفهان، متأهل و داراى دو فرزند دختر و پسر است. او تاکنون در زمینههاى شعر، ترجمه، تدریس و پژوهش و برخى فعالیتهاى اجتماعى و فرهنگى فعالیت داشته است و سابقه دیرینهاى در همکارى با مجله «پیام زن» دارد و چند سال مسئول صفحه شعر این نشریه بوده است.
خانم گنجى تحصیلات دانشگاهى خود را در هر سه مقطع کارشناسى، کارشناسى ارشد و دکترا در رشته زبان و ادبیات عربى، به ترتیب در دانشگاههاى اصفهان، تربیت مدرس و تهران، گذرانده و عضو رسمى هیئت علمى دانشگاه اصفهان است و بیشتر در زمینه ادبیات معاصر عربى و ادبیات تطبیقى تدریس مىکند.