شکوه شعر زنان معاصر

عاشقانه ترین اشعار زنان معاصر

شکوه شعر زنان معاصر

عاشقانه ترین اشعار زنان معاصر

سپیده کاشانی

مناجات‏

سرم را نیست سامان جز تو اى سامان من بنشین‏
حریم جان مصفا کرده‏ام در جان من بنشین‏
ز اوج آسمانِ آرزوها سر برآوردى‏
کنون اى مهر روشن در دل ایمان من بنشین‏
قسم بر مهر و ماه و اختران و کهکشان‏هایت‏
چنان خورشید روشن در دل ایمان من بنشین‏
ره دور تو، تا دل، چون سر مویى‏است گر خواهى‏
بیا، از آن بلندى‏ها بیا، در جان من بنشین‏
دو چشمم باز امّا غیر تاریکى نمى‏بینم‏
شب تاریک من بشکاف و در چشمان من بنشین‏
بخوابم آمدى گر، تا ز شوقت دیده نگشایم‏
سحر چون عطر گل آهسته بر مژگان من بنشین‏
مگر بى‏یاد تو، اى نامکرّر بوده‏ام هرگز
براى آنکه محکم‏تر شود پیمان من بنشین‏


انتظار

به مناسبت نیمه شعبان‏
چه کردى، انتظار، اى انتظار لاله‏گون با من؟
که این سان همسفر شد جاى دل یک لجه خون بامن‏
چراغ دیده روشن داشتم از بس به ره اینک‏
به جاى دیده همراه است بحر واژگون با من‏
تو را فریاد کردم در سکوت لحظه‏ها، امّا
به پژواک صدا دمساز شد شور جنون با من‏
حضورت طرفه گلزارى‏است ما چشم‏انتظاران را
بیا، مپسند از این بیش غوغاى درون با من‏
شکسته دل ز سنگ هجر تو، اى منتظر بنگر
روان این قایق بشکسته بر دریاى خون با من‏

سپیده کاشانى‏


برچسب :زنده ‏یاد سپیده کاشانى شاعر بلندآوازه دوران انقلاب اسلامى است. این شاعر با احساسات لطیف و اعتقادات مذهبى لبریز از عشق به مردم، سراینده‏اى متفاوت، نازک‏خیال و باذوق در اشعار توحیدى است. جنگ تحمیلى که سرزمین ما را در خشم و خون فرو برد، سپیده پر مهر، متین و موقر مثل مادرى مهربان به جبهه مى‏رفت، به سنگرها سر مى‏زد، بر جنازه‏هاى سوخته آه و اشک مى‏ریخت و واژه‏هاى خون‏چکان را در کنار هم مى‏نهاد و مى‏سرود و با شعر بر داغ جوانان وطن، لاله و شقایق مى‏بارید و کلام پر صداقتش به دل‏هاى جوان گرما و استوارى مى‏بخشید. خود نوشته است: «از کودکى با قرآن مأنوس بوده و به پیامبر گرامى اسلام ارادتى عمیق و عشق سوزان داشته‏ام».

سزد که از تو شود سرفراز رایت قرآن‏
تویى چراغ دل ما اگر چه زینت شامى‏
اگر کلام شود هر نفس که شرح تو گوید
کجا ز عهده برآید ز وصف چون تو مقامى‏

زبان سپیده کاشانى روان، ساده و زلال است. شعر حماسى او زبانى قابل درک براى عموم است. او اعتقادى محکم و راسخ به اسلام و انقلاب داشت و شعرش از اعتقاد و از جان و دلش برمى‏خاست