سفر به دامن دشتى خیالپرور کن
گل خیال مرا دانه دانه پر پر کن
به آبگیر سپهرى دگر، بشور رخسار
نهال خرّم عشقى دگر تناور کن
به باغ هستى من جلوه بهارى نیست
خزان گلبن سبز مرا تو باور کن
بهشت خانه من خلوتى ز تنهایى است
نظر فراتر از این کلبه محقر کن
همیشه در سفر عاشقى چنان خورشید
بسوز و عالم اندیشه مرا منوّر کن
چو نور رد شو از این شیشههاى رنگارنگ
و دل به عرصه پرواز چون کبوتر کن
دل من هست و شما
شرمساریم شهیدان که چنین پژمردیم
زنده ماندید شما ما همه اینجا مُردیم
سبز و پر بار شما ما همه بىبار و بریم
بال و پر باز شما ما همه بىبال و پریم
همه رفتید و در این کوچه مرا گم کردید
چه تبانى است که با ساقى و با خُم کردید
آى مردم! به خدا داغ کبوتر دیدم
هر کجا گام زدم لاله پرپر دیدم
شرمسارم اگر از درد خبر آوردم
یا ز خاکستر یک مرد خبر آوردم
مرد سبزى که دلش باخبر از عالم بود
با گل و خنده و با سوزن، هان محرم بود
مرد سبزى که شبى سرخترین گل را داد
آسمانى شد و آبى شد و بر خاک افتاد
برچسب :سیمیندخت وحیدى از شاعران متعهد و پرتلاش روزگار ماست که در سال 1312 در شهرستان جهرم متولد شد. او از نوجوانى به سرودن شعر پرداخت و در 25 سالگى مجموعه داستانى تحت عنوان «لالههاى داغدار» نوشت. پس از پیروزى انقلاب اسلامى همکارى خود را با صداى جمهورى اسلامى ایران و با حوزه هنرى آغاز کرد و کارشناسى شعر تربیت معلم و دانشگاه و تدریس در کانونهاى فرهنگى و ادبى را عهدهدار شد، نیز در کانون مرکزى آموزش و پرورش به تدریس شفاهى و مکاتبهاى براى جوانان کشور پرداخت و ضمن عضویت در شوراى شعر حوزه هنرى، سردبیرى ماهنامه «کوثر» را پذیرفت. این بانوى شاعر در هشت سال دفاع مقدس در فضاى معطر شهرهاى جنگزده و خطوط مقدم جبهه به شعرخوانى و همگامى با رزمندگان مىپرداخت. خانم وحیدى با شعرش به جنگ ناامیدى و تیرگى مىرود و در غزلهایش اعتقاد و ایمان به خداوند و مقدسات به خوبى دیده مىشود. مجموعه اشعار او: «یک آسمان شقایق»، «حس مىکنم زندگى را»، «موجهاى بیقرار» و ... تعدادى از آثار گردآورى شده توسط ایشان: «در قاب گلها»، «کوثر»، «چشم بیمار»، «غم دلدار»، «شعر جوان»، «از نگاه آینهها» و ... مىباشد.