دلگیر که می شوم ....
اما نه ....
دیگر نه ، دریای آبی چشمانت پیداست
و نه حتی ،
قاب شیشه ای هراس و تردید ...
کویر گونه هایم تَرک برداشته و
نسیم روح نوازِ گیسوانت را ندارم
که بوته های حسرتم را بنوازد ..
به کدامین ساحل دل بستی ،
که اینچنین بیــــــزار ،
از احساس خروشانم شده ای ؟!
{ زهره طغیانی }
آثار وی :