شکوه شعر زنان معاصر

عاشقانه ترین اشعار زنان معاصر

شکوه شعر زنان معاصر

عاشقانه ترین اشعار زنان معاصر

فیروزه حافظیان

تقدیم به دستان بُریده ماه‏

آه ...
[آه ... چون صحارى بى‏نشان‏
در گرما گرم داغ‏
سرود سبز صنوبران بر خاک افتاد]
آرى سرود سبز صنوبران،
بر سقف ساکت سَده‏ها
براى همه کبوتران تشنه بى‏باران‏
- آنگاه بارگاه بدیع آفتاب‏
بر انگشتانِ بلندش بوسه زد -
آرى! آرى!
کسى که درد زمین را مى‏دانست‏
در هنگامه پرواز بال نداشت‏
آه 
آه اى بازگشته تشنه از دریا
با مشکِ موج ...

مولا

صلاى حقى و سالار مولا 
نیستان از دَمَت سرشار مولا
شکوه دعوتى، آزاده‏مردى‏
و دریایى زلال افکار مولا
بیان قاطع و روح کلامى 
دلیر و داور و هم‏یار مولا
پیام «هل اتى»، آیات نورى‏
نشان عشقى و دلدار مولا
توکّل کردى و با ذوالفقارت‏
زدودى خار از گلزار مولا
ز رستاخیز عدلت لاله رویید
کران تا بیکران خونبار مولا
به مژگانت که صف در صف بهارست‏
شدم از نرگست بیمار مولا
بده ساقى کوثر، باده از نور
که بردارد ز جان زنگار مولا
سعادت پر زد از آنان که با تو
دورو بودند و دل‏آزار مولا
درى از غربت خود باز کن باز
که مستم بهر یک دیدار مولا

فیروزه حافظیان‏


برچسب :فیروزه حافظیان شاعر خراسانى، اولین مجموعه اشعار او «از باران‏هاى عشق»1374، دومین. «ساقه‏اى تا ماه» 1378 و سومین کتاب پژوهشى است به نام «از عاشقانه‏ترین سرزمین‏ها» 1379 که او به آثار بعضى از شاعران زن ایران و اشعارشان در دو دهه اخیر پرداخته و اثر را به بسیارى از مراکز فرهنگى جهان هدیه کرده است. مجموعه اشعار جدید او (بیدار تا صبح) به زودى وارد عرصه ادب مى‏شود. بخشى از گفته‏هاى او را در مقدمه چاپ دوم 1382 «ساقه‏اى تا ماه» مى‏خوانیم: 

«... و امّا از زندگى‏ام که چون با شعر آمیخت نگاهم را به هستى متحول نمود. با نگرشى دگرگونه به جهان اطرافم دقیق شدم. به گفته آندره ژید «باید اهمیت در نگاه تو باشد، نه در آنچه مى‏نگرى». شعر، مرا با جهان دیگر آشنا کرد و افق‏هاى تازه‏اى به رویم گشود و نگاه دیگرى به من آموخت. در هند متولد شدم. در خانواده‏اى ایرانى اهل علم و ادب. پدرم مردى عارف و دانشمند بود. عمرى را صرف خدمت به انسان‏ها و تحقیق در علوم و حکمت الهى نمود که دستاوردهاى او عاید طالبان علم و عمل شد ... خیلى کوچک بودم که از بمبئى به مشهد نقل مکان کردیم و ... .»
کیهان فرهنگى در شماره 128 در باره اشعار او مى‏نویسد: «حافظیان در شعرها مى‏کوشد تا هر چه بیشتر به عمق نزدیک شود. حاصل این تلاش حس تنهایى عارفانه‏اى است که روح‏نواز است و به اندیشه هجرت و کوچ ختم مى‏شود. از بارزترین ویژگى‏هاى شعر او، تعهد و التزام اوست که به شعرش وسعت و شور مى‏بخشد. بى‏گمان او خود به این حقیقت سترگ آگاهى دارد که در صحنه کشاکش خیر و شر در جهان، هنرمند نمى‏تواند بى‏تفاوت باشد و ...» 
فیروزه حافظیان در بسیارى از مراسم فرهنگى و ادبى در داخل و خارج از کشور شرکت کرده و به دریافت جوایز و لوح تقدیر نائل آمده است. او مقالات و مصاحبه‏هاى متعددى در باره زنان و شعر معاصر و لزوم اینکه «اندیشه‏ها را فراتر از مرزها ببریم» در مجلات و روزنامه‏ هاى خارجى و داخلى داشته است.