شکوه شعر زنان معاصر

عاشقانه ترین اشعار زنان معاصر

شکوه شعر زنان معاصر

عاشقانه ترین اشعار زنان معاصر

گلوی من



در گلوی من ابر کوچکی ست

می شود مرا بغل کنی؟

قول می دهم

گریه

کم کند



برچسب :اشعار مژگان عباسلو

شکنجه



شکنجه بیشتر از این؟

که پیش چشم خودت 

کسی که سهم تو باشد،

به دیگران برسد..



برچسب‌: اشعار نجمه زارع


بی هیچ منظوری



بی‌هیچ منظوری به تو فکر می‌کنم

و بی‌هیچ دلیلی متشکرم که دوباره پاییز است

متشکرم که هوا بارانی‌ست

و با اینحال

حرف دوباره‌ای با تو ندارم!


برچسب : اشعار لیلا کردبچه 

اینجا زنی ...



افسران - بابا. .....


اینجا زنی ،

برخاکستر فرزندش می گرید

ومردی ،

که میان آتش و باران می روید.

دمی کافی ست،

تا درتوقف مرگ و

زندگی

ققنوسی پرواز کند!


برچسب: ازاشعار سلبی ناز رستمی 

دیگر چه فایده


زیباترین تصاویر عاشقانه دنیا + عکس ،

چیزی به یاد نمی آورم

نه از دندان های شیری خاک شده
پای درخت سیب و
نه از مشق های دو خط در میان عید و
نه از شکاف های جمجمه ام
صفحه ی سیزده از فصل چهارم تقویم کدام سال سیاه بود ؟
نمی دانم


فقط بعد ها شنیده ام
که یک نفر آمده با دست های پر از گچ
و روی تخته سیاه خیابان
کروکی اقبال مرا کشیده و رفته است
و بعد ها از عابرین سوال کرده
من آن
روز
با شاخه گلی شکسته ، گوشه ی لبهام
سراغ تو را با لهجه ی کدام پرنده گرفتم
دیگر چه فایده
که خیره بمانم به سپیدی این سقف ؟
من که چیزی به یاد ندارم
جز اینکه به احتمال قوی
دیری است با له شدن الفت گرفته ام
و دیگر کسی صدای کشیده ای که
حتی شبیه نام تو باشد
از میان لب های من نشنیده ست




برچسب :اشعار رویا زرین